English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7198 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sprint U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprinted U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprints U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
bull pup U نوعی موشک هدایت شونده هوا به زمین
terrier U نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
terriers U نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
tartar U نوعی موشک زمین به هوای دریایی غیر اتمی
tartars U نوعی موشک زمین به هوای دریایی غیر اتمی
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
maces U نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
mace U نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
pgm U نوعی موشک هدایت شونده
nike ajax U نوعی موشک ضد هوایی هدایت شونده
sparrows U نوعی موشک هوا به هوای هدایت شونده
sparrow U نوعی موشک هوا به هوای هدایت شونده
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
mauler U نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
hound dog U موشک هوا به زمین مخصوص هواپیماهای ب-25 با کلاهک اتمی
fire bee U نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
jupiter U نوعی موشک زمین به هواست
minuteman U نوعی موشک سه مرحلهای قاره پیمایی که کلاهک اتمی حمل میکند
talos U نوعی موشک دریایی زمین به هوا
gimlet U نوعی موشک ازاد هوا به زمین با پرههای تاشونده
gimlets U نوعی موشک ازاد هوا به زمین با پرههای تاشونده
typhoon U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoons U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
navigation U هدایت کشتی یاهواپیما حرکت در روی زمین با استفاده از قطب نما
guided missile U موشک هدایت شونده
guided missiles U موشک هدایت شونده
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
cruise missile U موشک هدایت شونده کروز
free rocket U موشک غیر هدایت شونده
cruise missiles U موشک هدایت شونده کروز
entac U موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
surface missile U موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
falcon U موشک هدایت شونده هوا به هوای فالکن
nike hercules U موشک ضد هوایی نایک هرکولس هدایت شونده
falcons U موشک هدایت شونده هوا به هوای فالکن
guided missile cruiser U زره شکن حامل موشک هدایت شونده
armstrong U سیستم عمل کننده فرامین موشک هدایت شونده
homing phase U مرحلهای از پرواز موشک هدایت شونده بین نیمه مسیرو نزدیک هدف
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
thor U نوعی موشک یک مرحلهای اتمی بالیستیکی برد متوسط
chasse U نوعی حرکت با پاها بصورت یک پا روی زمین و یک پای دیگر روی هوا
celestial guidance U سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
titans U نوعی موشک دو طبقه قاره پیمای بالیستیکی مجهز به کلاهک اتمی
titan U نوعی موشک دو طبقه قاره پیمای بالیستیکی مجهز به کلاهک اتمی
air to surface missile U موشک هوا به زمین
surface to air missile U موشک زمین به هوا موشکهای ضد هوایی
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
zero length launching U نوعی روش پرتاب موشک بااولین نیروی حرکت جت
ground zero U محل تماس گوی اتشین بمب اتمی با زمین
redeye U موشک زمین به هوای ردای که از روی دوش تیراندازی میشود
earthmoving U حرکت زمین
sea skimmer U موشکی که در روی سطح اب سینه مال حرکت میکند موشک خزنده
beamrider U موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
terminal guidance U هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
homing guidance U هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
andesite U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
syenite U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
diabase U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
dunite U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
inertial guidance U سیستم هدایت داخلی موشک هدایت خودکار
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
street hockey U نوعی هاکی در زمین یا کوچه بدون کفش اسکیت
bow line U نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
tap dance U نوعی رقص که در ان پنجه وپاشنه پا را به سرعت به زمین می زنند
stellar guidance U سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
atrip U لنگر از زمین برداشته امادهء حرکت
water permeates the ground U اب در زمین نفوذ یا سرایت میکند
pivot foot U پایی که درهنگام حرکت بایدروی زمین بماند
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
revenue farmer U کسی که در زمین استیجاری کشت میکند
coffee grinder U حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
gyrostabilizer U التی که جنبش حرکت وضعی زمین را نشان میدهد
coffee grinders U حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
golf car U وسیله باطری دار برای حرکت دو بازیگر در زمین گلف
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
land crab n U خرچنگی که در زمین زندگی میکند ولی در دریا تخم می ریزد
virtual gravity U شتابی که از طرف زمین برهر ذره از اتمسفر اثر میکند
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
re entry vehicle U نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
tandem roller U نوعی قلطک که دارای چرخهای فلزی بوده وچرخها پشت سر هم حرکت میکند
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
air mass U جریان تودهء عظیمی از هواکه مسافت زیادی را در سطح زمین طی میکند
geochemistry U علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
midcourse guidance U هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
check point U نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
teleran system U نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
geomorphology U علمی که درباره برجستگیهای سطح زمین وعلل پیدایش انها بحث میکند
mole hill U توده خاکی که کوش کور زیرزمینی هنگام کندن زمین درست میکند
oblique compartment U قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
slap shot U ضربه محکم که تیغه چوب هاکی پشت گوی به زمین می خورد و ان را بلند میکند
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
rhumb line U خط فرضی روی کره زمین که همه نصف النهارها را تحت زاویه یکسان قطع میکند
positive U اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
hp laserjet U چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
Hewlett Packard U چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
Hewlett Packard LaserJet U چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
atom rocket U موشک اتمی
Hanbel U [نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
away U بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
dragged U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
guded missile U موشک هدایت شوند
hard base U سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
laser guidance U هدایت لیزری بمب یا موشک
genies U موشک هوا به هوای ازاد باکلاهک اتمی
genie U موشک هوا به هوای ازاد باکلاهک اتمی
Faraday cage U صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
vectored thrust U تراست هدایت شونده
vectored U تراست هدایت شونده
electrostatic U محفظه فلزی که با ماده حساس پوشیده شده است . و متصل به زمین است که آن را از واسط ها حفظ میکند
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
guided weapon U جنگ افزار هدایت شونده
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
Brontide U نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
pursuit navigation U ناوبری و هدایت موشک باامواج الکترونیکی تا هدف
proportional navigating U هدایت موشک به طورهماهنگ با مسیر تعیین شده
pseudopursuit navigation U ناوبری و هدایت موشک فقط در سمت هدف
directors U هواپیمایی قادر به هدایت یک رسانگر بدون سرنشین یا یک موشک
controls U وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
director U هواپیمایی قادر به هدایت یک رسانگر بدون سرنشین یا یک موشک
control U وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
controlling U وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
remotely piloted U هدایت شونده از راه دور هواپیمای بدون راننده
sidewinder U نوعی موشک ضد هوایی
terne U نوعی موشک ضد زیردریایی نروژی
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
thunder chief U نوعی هواپیمای یک موتوره وسوپرسونیک قابل حمل بمب اتمی
terminal phase U مرحله اخر مسیر حرکت موشک
rocketeer U هدایت کننده پرتابه یا موشک دانشمند پرتابه شناس
destructive cursor U نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
ballistics U علم حرکت اجسام پرتاب شونده
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
quick disconnect U نوعی رابط الکتریکی که دونیمه منطبق شونده اش بطورسریع باز و بسته میشود
carriage U بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
carriages U بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
Web crawler U نرم افزاری که درهر صفحه وب جدید در اینترنت حرکت میکند و یک اندیس پایه روی محتوای هرصفحه ایجاد میکند
retro rocket U موشک اضافی فضا پیما که انرا در جهت مخالف حرکت دهد
quail U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quails U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
vector U آدرسی که کامپیوتر را به محل جدید حافظه هدایت میکند
momentary switch U یچی که فقط در صورت انتخاب شدن هدایت میکند
vectors U آدرسی که کامپیوتر را به محل جدید حافظه هدایت میکند
interrupting U وقفهای که CPU را هدایت میکند تا به محل مشخصی منتقل شود
vectored interrupt U سیگنال وقفه که پردازنده را به یک تابع در آدرس مشخص هدایت میکند
interrupt U وقفهای که CPU را هدایت میکند تا به محل مشخصی منتقل شود
interrupts U وقفهای که CPU را هدایت میکند تا به محل مشخصی منتقل شود
scanners U وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanner U وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
layers U لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
layer U لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
ground U : زمین
acre U زمین
acres U زمین
earthing U زمین
ground U کف زمین
Recent search history Forum search
1olivine
1Vintage style
1ایا با رنگپاش خرطومی می شود دیوار را رنگ کرد
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
1She is choosing to look at bright side of the situation.
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1whatever vehicle you drive all its handling characteristics are affected by the load you carry including passengers
1wave motion occurs in the elastic half-space and also radiation damping takes place
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com